نمایشگاه گلها بوستان گفتگو
آوا جون سلام
آوا جون امروز با بابا تصمیم گرفتیم بریم نمایشگاه گل اما خانومی تو تو ماشین خوابیدی
منو بابا هن کلی ناراحت شدیم که آوا خواب نمیتونیم عکس بندازیم.بعد وقتی وارد سالن شدیم به محض اینکه شما صدایی موسیقی رو شنیدید بلند شدی و رقصیدی ما هم خوشحال تند تند ازت عکس انداختیم.خیلی خوبه ادم همیشه بین گلها باشه و از بو ی گل ها
بی هوش بشه امیدوارم عزیزم همیشه مثل گل باطراوت باشی.
دختر گلم اولش بغل باباش خواب بود بعد از صدا وعطر بیدار شد
ا
ینجا هم دخترم تشنه شده وبطری اب میاره تا براش باز کنم نوش جان کن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی